هرساله با نزدیک شدن به فصل گرم سال، تامین آب و برق پایدار به یکی از چالشهای اساسی دولت و وزارت نیرو تبدیل میشود. چه آنکه با ورود موج گرما به کشور و استفاده از وسایل سرمایشی، میزان مصرف آب و برق به نحو چشمگیری افزایش مییابد و گاه از ظرفیت تولید واقعی تصفیهخانهها و نیروگاهها پیشی میگیرد.
در این میان آنچه به عنوان راهکار اصلی برای عبور از مشکلات احتمالی بر سر راه تامین پایدار آب و برق در فصل تابستان از سوی مدیران وزارت نیرو اعلام میشود، صرفهجویی و مدیریت مصرف از سوی شهروندان و بهرهبرداران است. هرچند رعایت الگوی بهینه مصرف یک اصل همیشگی است که نه تنها برای آب و برق، بلکه برای دیگر حاملهای انرژی هم صدق میکند اما نباید فراموش کرد معادله تامین پایدار آب و برق، طرف دیگر تساوی هم دارد و آن، تولید به میزان کافی است که بایستی متناسب با اجرای برنامههای مدیریت مصرف، مورد توجه قرار گیرد.
البته تولید آب به دلیل ماهیت طبیعی حاکم بر آن، از پیچیدگیهای بیشتری نسبت به برق برخوردار است که این امر، گزینههای پیش روی مدیران این صنعت برای برقراری تعادل بین منابع و مصارف را محدود میکند. اما افزایش تولید انرژی الکتریکی بیش از همه در گروی سرمایهگذاری کافی است که متاسفانه پاشنه آشیل این صنعت زیربنایی محسوب میشود.
ظرفیتهایی که مغفول مانده است!
سرزمین پهناور و مستعد ایران، پتانسیل زیادی برای رشد ظرفیت نیروگاهی و تبدیل شدن به هاب انرژی الکتریکی منطقه دارد که از آن جمله میتوان به برخورداری از منابع عظیم نفت و گاز به عنوان خوراک نیروگاهها و نیز بهرهمندی از ظرفیتهای طبیعی گسترده برای استفاده از صورتهای مختلف انرژی تجدیدپذیر همچون انرژی خورشیدی، انرژی بادی، انرژی زمینگرمایی و... اشاره کرد.
صرف نظر از منابع خدادادی انرژی که در اختیار داریم، برخورداری از نیروی کار ماهر و ارزان از دیگر مزیتها برای دستیابی به جهشی بزرگ در صنعت برق است اما با این وجود، در حال حاضر ظرفیت اسمی نیروگاهی کشور در حدود 77 هزار مگاوات است که کمتر از یک درصد آن به نیروگاههای تجدیدپذیر اختصاص دارد!
بنابر اعلام معاونت برق و انرژی وزارت نیرو، پیک مصرف برق در تابستان امسال به رکورد بیسابقه 55 هزار و 400 مگاوات رسید که نسبت به پیک مصرف سال پیش از آن در حدود 7 درصد افزایش یافته است. این در حالی است که چنانچه 4500 مگاوات پیکسایی در مصرف برق صورت نمیگرفت، پیک مصرف امسال به حدود 60 هزار مگاوات میرسید و خاموشیهای گسترده را به ارمغان میآورد.
اقتصاد برق و دخل و خرجی که نمیخواند
این آمار به خوبی نشان میدهد که تقاضای برق در کشور رو به افزایش است و باید از همین امروز برای این افزایش تقاضا برنامهریزی کرد. اما همانطور که پیشتر اشاره شد، مهمترین چالش پیش روی صنعت برق در ایران، فقدان سرمایهگذاری کافی است. هرچند در این زمینه راهکارهایی اندیشیده شده که از آن جمله میتوان به استفاده از سرمایهگذاری خارجی و جلب مشارکت بخش خصوصی داخل کشور اشاره کرد، اما قریب به اتفاق کارشناسان بر این باورند که جذب سرمایه کافی با وجود اقتصاد ناکارآمد صنعت برق تقریبا غیرممکن است.
هماینک بدون در نظر گرفتن قیمت سوخت، هزینه تولید، انتقال و توزیع هر کیلووات ساعت برق حدود 110 تومان تمام میشود در حالی که مشترکان به ازای مصرف هر کیلووات ساعت برق چیزی در حدود 66 تومان میپردازند. به بیان دیگر، فروش هر کیلووات ساعت برق به مشترکان با 44 تومان یارانه همراه است.
بیتردید اصلاح اقتصاد برق یکی از الزامات توسعه این صنعت است اما به هرحال نباید فراموش کرد که اصلاح اقتصاد برق در نگاهی کلانتر تابع شرایط حاکم بر اقتصاد کشور، قدرت خرید مردم و دیگر پارامترهای تاثیرگذار است. اما آیا اشاره به اقتصاد ناکارآمد برق که مرتب در کلام مسوولان ارشد وزارت نیرو تکرار میشود، توجیه مناسبی برای ظرفیت پایین نیروگاهی کشور و رشد قطرهچکانی آن است؟ قطعا پاسخ به این پرسش، منفی است و هنر مدیریت ایجاب میکند همزمان با تلاش به منظور کارآمد کردن اقتصاد برق، مدلهای مناسبی برای توسعه صنعت برق و ظرفیت نیروگاهی کشور در همین شرایط، طراحی و اجرا شود.
آیا توسعه نیروگاهها توجیه اقتصادی ندارد؟
یکی از موضوعاتی که از سوی برخی از مدیران دولتی صنعت برق برای پاسخ به انتقادات درباره نرخ پایین رشد سالانه ظرفیت نیروگاهی بیان میشود، فقدان توجیه اقتصادی برای سرمایهگذاری در زمینه احداث نیروگاه است. بدین معنا که سقف تولید نیروگاهی مربوط به چندماه گرم سال است و در دیگر ماههای سال، بخشی از ظرفیت نیروگاهها بدون استفاده باقی میماند تا آنجاکه تفاوت حداکثر مصرف برق در فصول تابستان و زمستان به حدود 20 هزار مگاوات بالغ میشود.
پرواضح است در همه کشورهایی که در مناطق با اقلیم گرم و خشک واقع شدهاند، افزایش چشمگیر دمای هوا در فصول گرم سال نیاز به استفاده از وسایل سرمایشی را اجتنابناپذیر میکند و این امر به افزایش مصرف انرژی الکتریکی در تابستان و بالتبع اختلاف قابل توجه آن با ماههای سرد سال منجر خواهد شد. کشور ما هم از این قانون کلی مستثنی نیست و مسوولان بایستی همواره پیک مصرف را مبنای محاسبات و برنامهریزیهای خود قرار دهند.
اما قطعا مطالعات همهجانبه و دقیق، بهرهگیری از خلاقیتها و نوآوریها و نیز آیندهنگری میتواند بسیاری از چالشها را به فرصت بدل کند و از طرحهای به ظاهر فاقد صرفه و توجیه اقتصادی، طرحهای اقتصادی با ارزش افزوده بالا بسازد.
مزیتهای نسبی صادرات برق
یکی از بهترین استفادهها از ظرفیتهای نیروگاهی به ویژه در ماههای کممصرف سال، تولید برق به منظور صادرات به کشورهای همسایه است. این امر میتواند جایگزین خامفروشی نفت و گاز شود و با تبدیل آن به انرژی الکتریکی و سپس فروش آن به مشتریان منطقهای، ارزش افزوده بالایی نصیب اقتصاد کشور کند. البته لازمه این کار، افزایش راندمان نیروگاهها و جلوگیری از هدررفت منابع سوختهای فسیلی است.
شرایط ژئوپلیتیکی ایران و وجود همسایگانی با اقتصادهای در حال توسعه که به شدت نیازمند تامین انرژی هستند، زمینه مساعدی برای رشد صادرات برق به این کشورها را فراهم کرده است. این امر در کنار منافع سرشار اقتصادی، به حفظ و گسترش مراودات سیاسی و امنیتی با کشورهای همسایه کمک شایانی خواهد کرد.
افزایش سهم تولید انرژیهای تجدیدپذیر در سبد تولید انرژی کشور هم علاوه بر این که در راستای عمل به تعهدات بینالمللی ایران در کنفرانس تغییرات آب و هوایی پاریس موسوم به کاب 21 است، زمینه بهرهبرداری از انرژیهای پاک در دسترس و تبدیل آن به انرژی الکتریکی را فراهم میکند. آن هم در شرایطی که هزینه تمام شده احداث این نیروگاهها با ورود فناوریهای نوین، روز به روز کم شده و رقابتپذیری آن ارتقا مییابد.
خودروهای برقی در راهند!
از دیگر عرصههایی که سرمایهگذاری در توسعه نیروگاهها را توجیهپذیر میکند، صنعت خودروسازی است. این صنعت به عنوان یکی از صنایع پیشرو جهان به سرعت در حال دگرگونی است و خودروسازان بزرگ دنیا در حال برنامهریزی برای گسترش تولید خودروهای برقی هستند. تا آنجاکه برخی گزارشها حکایت از آن دارد که طی دهههای آینده، فروش خودروهای برقی از خودروهای دارای سوخت فسیلی پیشی میگیرد و انقلابی در صنعت خودروی جهان به وجود خواهد آمد.
آنگونه که مرکز«بلومبرگ نیوانرژی فایننس» پیشبینی کرده است، پذیرش خودروهای برقی بسیار سریعتر از برآوردهای قبلی صورت خواهد گرفت زیرا هزینه تولید این نوع خودروها به سرعت در حال کاهش است. براساس این پیشبینی، تا سال 2040 یک سوم ناوگان جهانی خودرو را خودروهای برقی تشکیل میدهد که به صرفهجویی در مصرف حدود 8 میلیون بشکه نفت در روز منجر خواهد شد.
توسعه خودروهای برقی به دلیل سازگاری بیشتر با محیط زیست، کاهش انتشار گازهای گلخانهای و جلوگیری از پدیده گرمایش زمین، کمک به کاهش آلودگی هوا به ویژه در کلانشهرها که افزایش سطح سلامت جامعه و کاهش هزینههای بهداشتی را به دنبال دارد، مورد توجه و حمایت دولتها قرار گرفته است. به نحوی که برخی از آنان به منظور گسترش بازار خودروهای برقی، به ارایه مشوقهای دولتی برای این خودروها پرداختهاند.
هرچند افزایش تعداد خودروهای برقی، کاهش اتکا به سوختهای فسیلی را به همراه دارد اما شارژ این خودروها میتواند به یکی از معضلات پیش روی صنعت برق تبدیل شود و اگر از حالا برای تامین برق مورد نیاز این خودروها ظرفیتسازی صورت نگیرد، در سالهای آینده توان پاسخگویی به افزایش تقاضا و تحمیل بار اضافی به شبکههای برق وجود نخواهد داشت.
روشنایی به جنگ بیکاری میرود
افزون بر این موارد، توسعه نیروگاهها و به تبع آن شبکههای انتقال، توزیع و فوق توزیع برق، با ایجاد فرصتهای شغلی مستقیم و غیرمستقیم، زمینه جذب شمار قابل توجهی از فارغالتحصیلان دانشگاهی و نیروهای فنی ماهر را فراهم میکند و در کاهش چالشهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناشی از افزایش جمعیت افراد جویای کار، نقش مهمی ایفا خواهد کرد.
احمد طبایی ـ ماهنامه صنعت و توسعه شماره 111
برچسب : نویسنده : ahmadtabaeeo بازدید : 102